به گزارش صراط به نقل از کیهان طی ماههای گذشته مدعیان اصلاحات در فضای رسانه و جامعه با بمباران و پمپاژ ناامیدی و القای فضای وحشت، دولت را به سوی مذاکره سوق دادند و این عملکرد به کاشتن ترس و برداشتن غرض شوم مذاکره التماسی و ذلیلانه تعبیر و تفسیر میشود.
در این راستا، روزنامه زنجیرهای هممیهن روز گذشته ذیل تیتر «دوباره مذاکره، دوباره ژنو» با بازتاب صحبتهای یکی از مقامات وزارت خارجه انگلیس که فضای بازگشت تحریم را مطرح کرده و همانند جریان غربگرا در داخل مهندسی وحشت میکند، نوشت: «به گزارش خبرنگار ایرنا از لندن، یک سخنگوی وزارت امور خارجه انگلیس ادعا کرد که این کشور از طریق کانالهای مختلف دیپلماتیک به دنبال کاهش تنش بر سر پرونده هستهای ایران است. این مقام دیپلماتیک انگلیسی که نامش فاش نشده است، با تکرار ادعاهای سیاسی و قدیمی درباره برنامه هستهای ایران اظهار داشت: ما به برداشتن هر گام دیپلماتیک برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای، از جمله از طریق مکانیسم ماشه (اسنپبک) در صورت لزوم، متعهد هستیم».
هممیهن در ادامه این گزارش آورده است: «در عین حال اروپاییها بر این نکته هم واقف هستند که هیچ راهی جز گفتوگو با ایران نمیتواند به کاهش تنش در منطقه منتهی شود. شاید گفتوگویی که آخر هفته انجام میشود ابعاد محدودی داشته باشد اما باید از آن استقبال کرد. گامی برای آغاز مذاکرات با اروپا و سپس آمریکاست. از طرف اتحادیه اروپا هم انریکه مورا در این نشست حضور دارد. حضور معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در این مذاکرات نشان میدهد که آنها هم میخواهند در این سطح به حل مسئله کمک کنند. بالاخره فضای پرتنشی میان ایران و اروپا به وجود آمده است... آنچه روز جمعه در ژنو انجام خواهد شد، شروع خوبی برای مذاکرات است. این نشست حدود دو هفته بعد از صدور قطعنامه آژانس علیه ایران برگزار میشود که نشان میدهد تروئیکای اروپایی بهرغم سیاست فشاری که در پیش گرفتهاند، نمیخواهند میز مذاکره را ترک کنند».
روزنامه اعتماد نیز در راستای تزریق وحشت و ترس به دوگانه «جنگ - مذاکره» چنگ زده و ذیل تیتر «ماشه یا برجام» نوشت: «به نظر میرسد که قدرتهای غربی با تکرار ادعای همکاری نظامی تهران و مسکو در جنگ اوکراین (بارها مقامات ایرانی و نیز اوکراینی آن را رد کردهاند) ترجیح دادهاند بر مسائل دیگر تمرکز کنند و عملا از رسیدگی به برنامه هستهای ایران دست بردارند. به ادعا و بر اساس تحلیل نشریات غربی اما این واقعیت بهطور اجتنابناپذیری در سال آینده تغییر خواهد کرد. نخستین و مهمترین موضوع اسنپبک (snapback) یا همان مکانیسم ماشه است که طرفین توافق اولیه را مجبور میکند تا استراتژی ویژهای در مورد فعالسازی یا عدم فعالسازی آن تدوین کنند. به ادعای این نشریات ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ آخرین فرصت برای دولتهای غربی است تا مکانیسم ادعایی ماشه را فعالسازی کنند و در ادامه تمامی تحریمهایی را که در توافق برجام لغو شدهاند (جز آنهایی که قبلا منقضی شدهاند) دوباره برقرار کنند».
اعتماد در این گزارش ادامه داد: «به گزارش شورای آتلانتیک اما واقعیت نگرانکنندهای که برای غربیها وجود دارد، این است که حتی اگر آنها از گزینه فعالسازی مکانیسم ماشه صرفنظر کنند، این پیام همچنان برای تهران ارسال خواهد شد که میتواند برنامه هستهای خود را بدون هیچ مانعی گسترش دهد... فرضیه بازگشت به برجام یا تدوین یک توافق هستهای جدید نیز در ذیل این گزاره مطرح میشود. به نظر میرسد مقامات رسمی ایران به ویژه پس از روی کار آمدن مسعود پزشکیان به این درک رسیدهاند که راه رسیدن به تسهیلات اقتصادی در ایران تنها در دستیابی به توافقی با غرب است. از سوی دیگر هم ایالات متحده به رهبری دونالد ترامپ نیز ترجیح میدهد در این مسیر گام بردارد... در عین حال اما سناریوی دیگری نیز در این زمینه مطرح است و آن اینکه کشورهای غربی میتوانند مکانیسم ماشه علیه تهران را فعال کنند که البته منجر به اقداماتی بیسابقه از سوی ایران و نیز تشدید تنشها میان تهران و تلآویو خواهد شد. در نتیجه مهم است که توجه داشته باشیم کاهش برنامه هستهای ایران، دانش گسترده دانشمندان ایرانی را از بین نمیبرد».
رؤیافروشی و تزریق ترس، ترفند همیشگی اصلاحات
مدعیان اصلاحات برای دستیابی به اهداف خود از ترفندهای یکسان ولی تجربهشده استفاده میکنند، مهندسی فضای وحشت، نمایش وخامت روزافزون و بحراننمایی با هدف تحمیل مذاکره یکی از خدعههای این طیف است؛ روی دیگر این سکه تزریق امید واهی و رؤیافروشی است.
با توجه به نکته طرح شده، ترغیب و تن دادن به مذاکره که روزهای آتی رغم خواهد خورد، نتیجه مهندسی وحشت و کاشتن ترس توسط مدعیان اصلاحطلبی است.
به شهادت تاریخ، پیش از مذاکرات برجام و پس از امضای این توافق، مدعیان اصلاحات برای ترغیب و آمادهسازی افکار عمومی تمام مسائل جاری در کشور را مشروط به انجام مذاکره و پذیرفتن برجام کردند، حتی «آب خوردن» معطوف به پیادهسازی برجام شد.
جریان غربگرا در داخل با تزریق امید واهی و مبتنی بر رؤیا و آرزوهای باندی، افکار عمومی را از واقعیتهای جاری دور میکند.
دورنمایی که به عنوان دستاورد مذاکرات مطرح میشود، فاقد واقعبینی و سنجش شرایط بینالمللی است. مسئلهای که در دوران برجام نیز اتفاق افتاد. از این رو میتوان برجام را یک «رؤیافروشی» قلمداد کرد.
در راستای رؤیافروشی، روزنامههای مدعی اصلاحات در تاریخ 27 دی ماه 1394 تیترهایی بر روی صفحه یک خود نشاندند که نشان از شتابزدگی و بزککاری داشت. روزنامه اعتماد با تیتر «صبح بدون تحریم»، روزنامه دنیای اقتصاد با تیتر «روز شکست حصر اقتصادی»، روزنامه شرق با تیتر «اینک بدون تحریم» روزنامه ابتکار با تیتر «تحریمها رفت» و روزنامه ایران با تیتر «فروپاشی تحریم» ثمره نهال نو کاشته را پیشفروش کردند. به عبارتی دیگر با قطعیت و به بیان محکم وعدهای دادند که در عملی شدن آن وعده «اما و اگر» وجود داشت.
با توجه به اینکه مدعیان اصلاحات، برجامِ فاقد تضمین، فاقد توازن تعهدات و مکانیسم معتبر شکایت را به کشور تحمیل کردند که پیامد آن دوبرابر شدن تحریمها، رکوردهای تورمی و سوزاندن فرصتهای رونق اقتصادی بود، وجهالمعامله، وجهالتزام و ثمن معامله آتی با کنجکاوی عموم مواجه شده و این سؤال را به ذهن متبادر میکند که مدعیان اصلاحات «این بار بر سر چه چیزی معامله خواهند کرد؟!»